لزوم توجه به آموزش بازیگری به عنوان یک علم که تخیل کلید طلایی آن بازیگری علمی است که باید آن را مانند هر حرفه دیگری فراگرفت و آموزش دید؛ «همه ما در جامعه بازیگر هستیم ما هر روز با ماسکهای مختلف و در موقعیتهای متفاوت در حال بازی هستیم اما بازیگری به عنوان یک حرفه و شغل متفاوت است. ما باید کاراکتر دیگری که ممکن است با شخصیتمان بسیار در تناقض باشد، بازی کنیم و این امر به مهارت و تکنیک نیاز دارد. به طور مثال ممکن است شما یک فرد برونگرا، شاد و پر انرژی باشید ولی قرار است نقش یک شخصیت درونگرا، ساکت و باحوصله را ایفا کنید. اگر تجربه شخصی نداشته باشید و در مشاهدات خود چنین کسی را کمتر دیده باشید، اگر تکنیک، روانشناسی، جامعهشناسی و ...را ندانید قطعا نمیتوانید این کاراکتر را به طور کامل به نمایش بگذارید.»
درست است که هر فردی به ویژه اگر باهوش باشد میتواند با چند تمرین و راهنمایی در برخی گارگردانان نقشهای ساده بازی کند اما منظور ما از بازیگر، بازیگر تاثیرگذار است. بازیگری که میتواند تماشاگر را تحت تاثیر قرار دهد و رسیدن این بازی تاثیرگذار ساده نیست، آموزش، مطالعه، مشاهده و تخیل قوی نیاز دارد. به طور مثال شما ممکن است صدای خوبی داشته باشید اما برای اینکه خواننده خوبی شوید نیاز به دانستن سولفژ، تربیت صدا و مهارت موسیقایی دارید.»
«تخیل کلید طلایی بازیگری است. بازیگر علاوه بر صدای شیوا به بدن منعطف هم نیاز دارد. من نمیگویم بدن زیبا که البته بدن زیبا هم یک امتیاز است ولی مهم برای بازیگر بدن انعطافپذیر است. ما در سراسر جهان شاهد حضور بازیگران تاثیرگذاری هستیم که شاید بدن و چهره زیبایی نداشته باشند ولی فوقالعاده هستند و این نشان میدهد مهمتر از صدا و فیزیک، تخیل است که یک فرد را به بازیگر خوبی تبدیل میکند. برای تحیل قوی هم نیاز به تمرین و تکنیک است. بازیگر برای تخیل خود باید رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و شعر بخواند. شعرهای خوب پر از تخیل است و تخیل خواننده را به کار میاندازد و اگر همه اینها از ضروریات بازیگری خوب است، چطور میتوانیم دست هر کسی را بگیریم وبدون آموزش روی صحنه بیاوریم.»
دستمزد پایین و ناچیز برای عوامل و بازیگران نمایش نتیجه عدم تمایل به فعالیت مستمر و حرفه ای است
دیدگاه خود را بنویسید